رئيس سازمان بسيج مستضعفين گفت: دولت ميتواند آئيننامه تهيهشده در خصوص مبارزه با قاچاق کالا را اعمال کند و خيلي ساده ميتوان دامنه قاچاق را کاهش داد، ولي اين اراده وجود ندارد.
به گزارش سلام لردگان به نقل از خبرگزاري فارس، سردار محمدرضا نقدي رئيس سازمان بسيج مستضعفين اگرچه در سنين کم و در دوران جنگ، به مقام فرماندهي لشکر رسيد، اما توانست نقش موثري در فرماندهي نيروهاي تحت امر خود ايفا کند و امروز از موقعيت جوانان در جنگ و صدر انقلاب ميگويد.
فرماندهي قرارگاه رمضان شمال غرب جنگهاي نامنظم، فرماندهي لشکر بدر، مسئوليت حفاظت اطلاعات نيروي انتظامي، معاونت تحقيقات صنعتي ستادکل نيروهاي مسلح، رياست ستاد مبارزه با قاچاق کالا و رياست سازمان بسيج مستضعفين از جمله مسئوليت هاي سردار نقدي در سالهاي دفاع مقدس و پس از آن است.
آنچه در زير ميخوانيد، مشروح گفتگوي سردار نقدي با روزنامه جوان است که در آن به بيان برخي خاطرات، ناگفتههاي سالهاي دفاع و مسئوليت هاي پس از آن پرداخته است:
سردار نقدي در ابتداي اين گفتوگو اظهار داشت: در ابتداي انقلاب گروههاي بسيار باتجربهاي عليه انقلاب قيام کردند که زندگي مخفي و کار چريکي و تشکيلاتي داشتند و جوانان ما در اين زمينه افرادي را شکست دادند که به اندازه سنشان تجربه فعاليت تشکيلاتي داشتند.
وي افزود: در عرصههاي مختلف امنيتي مانند جنگ اطلاعاتي، ناامنيهاي مرزي و جنگ اطلاعاتي که داشتيم در همه عرصهها جوانان نقش مهمي ايفا کردند و اعجازآميز ظاهر شدند. اين معجزه است و نميتوان تصور کرد چگونه اين اتفاقات افتاده است.
نقدي ادامه داد: اغلب فرماندهان لشکر و قرارگاههاي مهم جنگي سني کمتر از 25 سال داشتهاند. بنده 18 سالم بود که معاون فرهنگي سپاه گيلان شدم، 19 ساله بودم که رئيس ستاد سپاه استاني شدم. در 20 سالگي مسئول اطلاعات غرب کشور بودم. فرمانده ما نيز شهيد بروجردي بود که خود جواني استثنايي و الگوي ارزندهاي است براي نسل ما که کمتر از او صحبت شده است، ديگراني که شاگرد او بودند الان قهرمانان ملي هستند، مانند شهيد همت و متوسليان شاگرد او بودند. او هم در همين سن و سال بود.
وي تصريح کرد: من معاون قرارگاه غرب و در 21 سالگي مسئول اطلاعات قرارگاه حمزه بودم که آن زمان عمليات نظامي و امنيتي شمال غرب کشور در آن قرارگاه هدايت ميشد. در 23 سالگي فرمانده قرارگاه رمضان شمال غرب جنگهاي نامنظم بودم. 25 سالم بودم فرمانده لشکر بدر شدم که مجاهدين عراقي و بخشي از احرار (اسرايي که توبه کرده و براي حضور در جنگ از امام تقاضا کرده بودند) ساماندهي کرده و لشکر و به حد سپاه توسعه پيدا کرد.
رئيس سازمان بسيج خاطرنشان کرد: در 31 سالگي هم از مقام رهبري براي مسئوليت حفاظت اطلاعات نيروي انتظامي حکم گرفتم. در سنيني که شايد قابل تصور براي يک جوان نباشد. اين واقعيتي بود که اتفاق افتاد. همين امروز هم ميتواند رخ دهد. اين جوهره در جوانان هست. همقطاران ما هم در اين سنين بودند. من وقتي در ستاد غرب در 20 سالگي مسئول اطلاعات بودم، اغلب همقطاران ما هم در اين سنين بودند؛ مثلاً شهيد طباطبايي معاون نيروي انساني بود و همين سن را داشت.
نقدي گفت: يک نکته اين است که قدرت در دست خداست و اين قدرت را خداوند در اين جوانان قرار ميدهد. نکته ديگر اين است که ظرفيت انسانها در شرايط خطر شکوفا ميشود. توانايي انسان و خلاقيت هم همين طور. اگر کسي در شرايط عادي باشد به او بگويند بدو اگر مسافتي را قهرمان جهان در 10 ثانيه بدود، او مثلاً در 30 ثانيه طي ميکند. ولي اگر گرگي دنبال او کند ممکن است فرد همين مسافت را در هفت ثانيه هم بدود، چون خطري جدي تهديدش ميکند. جوان امروز با اين فشار مواجه نيست که بايد از کشورش دفاع کند. تمام ذهن و هم و غم جوان آن زمان اين بود که بايد عمليات موفق شود. لذا چيزي را که افسري در دانشکده نظامي طي چهار سال آموزش ميبيند او در مدت 15 روز فرا ميگيرد.
وي افزود: شهيد وزوايي که از مصداقهاي بزرگ فرماندهي در دوران جواني بود، در عمق 12 کيلومتري پشت خط دشمن نفوذ کرده و همه توپخانهها را قبل از اينکه دشمن برسد تسخير ميکند. وقتي عمليات شروع ميشود دشمن درخواست آتش ميکند و نميآيد. چطور جواني به چنين جرأت و خلاقيتي ميرسد؟ امروز شايد اين شرايط براي جوان نباشد که همه وجودش غرق مأموريتي باشد.
* اگر بجاي فرار از فشارها آن را فرصت تلقي کنيم کارهاي بزرگي از ما برميآيد
نقدي در ادامه اظهار داشت: اين ميتواند دلايل متعددي داشته باشد اما ريشه اصلي قدرت خدا و شرايط فشار است. اين تحريمها امروز براي ما نعمت بزرگي است، اگر فشارها را به جاي اينکه از آن فرار کرده، فرصت تلقي کنيم کارهاي بزرگي از ما برميآيد.
رئيس سازمان بسيج گفت: جمهوري اسلامي تا سال 89 که 30 سال از انقلاب ميگذشت هنوز از لحاظ بنزين وابسته به خارج بود. وقتي نام تحريم به ميان آمد در کمتر از مدت يک سال و نيم از نظر بنزين مصرفي در کشور خودکفا شديم. اين استعداد را قبلاً هم داشتيم و از دهه دوم انقلاب ميتوانستيم اين کار را انجام دهيم، چراکه دانش و امکانات لازم را داشتيم ولي اين مسئله تا سال 89 طول کشيد.
* صنعت هستهاي و نظامي ما پيشروتر از صنعت غيرنظامي ماست
وي گفت: هم اکنون صنعت هوا و فضا و صنعت هستهاي و نظامي ما پيشروتر از صنعت غيرنظامي ماست، شايد برخي در اين مورد شعار دهند که رشد در اين زمينه به دليل سرمايهگذاري بيشتري است که به اين بخش جذب شده است ولي اين تصور باطلي است چراکه ميزان سرمايهگذاري در صنعت خودروسازي چندين برابر صنعت دفاعي است. ميزاني که در صنعت نفت سرمايهگذاري شده دهها برابر است اما الان 600 هزار عنوان کالا را وزارت نفت از خارج وارد ميکند، در حالي که سرمايهگذاري در صنعت نفت بسيار بيشتر بوده است. صنعت دفاعي به اين دليل شکوفا شده است که از ابتداي انقلاب تحريم شد.
* بخشي از کار اطلاعاتي را از دشمنان و گروهکها ياد ميگرفتيم
نقدي در ادامه درخصوص فعاليتهاي اطلاعاتي خود در غرب کشور اظهار داشت: وقتي وارد حوزه فعاليت اطلاعاتي شديم در اين زمينه اطلاعات کافي نداشتيم، يک دانشجوي معمولي که الفباي اطلاعات را هم نميدانست. بخشي از کار اطلاعاتي را از دشمنان و گروهکها ياد ميگرفتيم.
وي ادامه داد: از اسنادي که از آنها به دست ميآمد يا اعترافاتشان مطالب بسياري ياد ميگرفتيم. بخشي از مسائل را نيز از اسنادي که از رژيم گذشته به جا مانده بودن ياد ميگرفتيم. مسائلي در مورد اينکه چگونه سوژه را تعقيب ميکردند، چگونه مراقبت يا نفوذ ميکردند. بچهها گاهي اوقات کتابهاي اطلاعاتي منتشر شده را نيز خوانده و ياد ميگرفتند؛ منظورم کارهاي عادي متعارفي بود که مسئله مهمي نبود.
رئيس سازمان بسيج افزود: نکته مهم ديگر در زمينه مسائل اطلاعاتي، مردم بودند. در اين زمينه اين سخن امام خميني (ره) که فرمودند همه مردم بايد مراقبت کنند نقش مهمي داشت، يعني مردم در هر کوچه و اداره، مدرسه و دانشگاه خود را چشم و گوش نظام دانسته و اطلاعات ميدادند، اين بسيار مهم بود. به همين دليل موفقيتهاي اطلاعاتيمان را در سالهاي اول انقلاب نبايد به حضور جوانان مخلص محدود کنيم. سرخط اصلي کودتاي نوژه را مردم دادند که اين مسئله مهمي بود.
نقدي خاطرنشان کرد: يکي از مسائل مهم به راه انداختن جريان بازگشت و توبه براي منافقين بود. يکي از مهمترين کارها در غرب کشور که بسيار افتخارآفرين است ولي جايي سندي از آن منتشر نشده است تلفيق کار اطلاعاتي و فرهنگي است؛ رساندن پيام به دست کسي که در صف مقابل ايستاده است. با اين روش او درک ميکند تو بر حقي و لذا به شما ميپيوندند.
*طرح تائبين؛ از بزرگترين موفقيتهاي اطلاعاتي
وي گفت: يکي از حرکتهاي افتخارآميز آن دوره همين بود که جريان بزرگي از اطلاعرساني به کساني که عليه نظام اسلحه به دست شده بودند برقرار شد، اسامي آنها و خانوادهشان مشخص شد و شروع کرديم از کانالهاي مختلف براي اين افراد پيامهايي فرستاديم. اين جريان موجب شد حدود 6 تا 7 هزار نفر از مسلحين عليه نظام اسلحه خود را بدهند و در امان جمهوري اسلامي زندگي کنند.
نقدي افزود: در اين ميان بيش از هزاران نفرشان اسلحهاي که عليه ما گرفته بودند به نفع نظام در دست گرفتند. يگانهايي به نام حزبالله درست کرديم که تمامي افرادشان از بين کساني که در ضدانقلاب بودند و از طريق همين اطلاعرساني برگشته و براي ايران جنگيدند، تشکيل ميشد که صدها نفر از آنها شهيد شدند. اين از بزرگترين موفقيتهاي اطلاعاتي آن دوران به نام طرح تائبين بود. در صورتي که اين طرح اجرا نميشد براي از بين بردن اين افراد بايد هزاران شهيد ميداديم. به علاوه خون اين افراد موجب ميشد خانوادهشان با نظام کدورت پيدا کنند.
رئيس سازمان بسيج تاکيد کرد: سازمان مجاهدين سازماني جهنمي و گسترده بود که بسياري را فريب داده بود. اگر تصاوير اول انقلاب را نگاه کنيد ميبينيد تجمعاتي داشتند که جواناني به اندازه کل استاديوم آزادي را جمع ميکردند. بخش اعظمي هم با اين ترتيب بازگشتند و تنها تعداد قليلي به مبارزه تا حد مسلحانه ادامه داده و کشته شدند.
* پايگاه عمليات چريکي در داخل عراق راه انداختيم
نقدي در ادامه سخنانش اظهار داشت: همين جريان در اسرا نيز اتفاق افتاد. اسراي در جبهه مقابل ما بودند، ولي در اردوگاههاي ايران به اصالت جمهوري اسلامي پي بردند و طومارهاي بسياري براي امام مينوشتند که با خونشان امضا شده بود. دستشان را سوزن ميزدند، خون ميآمد و انگشت ميزدند و درخواست داشتند از امام که فرصتي به آنها براي جبران دهد. توفيق داشتم مدتي فرمانده اين اسرا بعد از شهادت شهيد دقايقي شدم که بخش زيادي از نيروهايم همين توابين و احرار بودند. به همين ترتيب تعداد بسياري از همين اسراي عراقي تصميم گرفتند به جبهه ايران بپيوندند و شهيد شدند.
وي ادامه داد: حتي گروههايي را از اين تعداد به عراق برده و پايگاه عمليات چريکي در داخل عراق راه انداختيم. اگر ناخالصاني در آنها بود کافي بود تنها چند کيلومتر راه بروند تا خود را به شهر برسانند. ولي اينقدر خلوص داشتند که در اين پايگاه فعاليت ميکردند. الان داخل ارتفاعات عراق مقبرهاي از همين شهدايي داريم که خود قبلاً در ايران اسير بودند ولي بعداً تا آخر جان پاي اسلام ايستادند.
* قرار بود سپاه بدر با لباس مبدل ارتش عراق به عمق بصره برود
نقدي همچنين درخصوص روند شکل گيري و سرنوشت سپاه بدر اظهار داشت: در کشور عراق رفتار با مردم بسيار وحشيانه و سختگيرانه بود که بعد از آزادي عراق از اين اعمال فيلمهايي نيز نمايش داده شد، به طور نمونه در جيب معترضان مواد منفجره گذاشته و جلوي بقيه منفجر ميکردند تا به قول خودشان حساب دست بقيه بيايد.
وي افزود: به اين ترتيب افراد زيادي خود را تسليم جبهههاي ما کردند که از ابتدا از آنها به عنوان بازجو، شنود بيسيم، بازجوي اسير و مترجم سندهايي که از سنگرهاي عراقي به دست ميآمد استفاده ميشد. بعد با افزايش تعدادشان تصميم بر اين شد تا گرداني تشکيل دهند که بعد گردان شهيد صدر در جنوب شکل گرفت. با توجه به عشاير عراق که در مناطق جنوب بودند و ارتباط فاميلي داشتند، از راه هور که باتلاقي بود، عبور کرده و عمليات چريکي ميکردند و بعدتر نيز از آنها در عمليات شناسايي استفاده ميکردند.
رئيس سازمان بسيج تاکيد کرد: پايه عمليات بدر و خيبر اينها بودند و شناساييهاي عميق انجام ميدادند. بعداً يکي دو گردان ديگر به آنها اضافه شده و اين گردانها تبديل به تيپي در جنوب شدند. اين بچهها شوق شهادت داشته و در اوج اخلاص بودند. در عملياتها با اصرار ورود کردند و شهيد دقايقي چند عمليات موفقيتآميز را با آنها انجام داد. قدس 4 و يکي از عمليات کربلاها را اين گروه انجام دادند و نيروهاي ايراني تنها پشتيباني ميکردند.
نقدي ادامه داد: اين واحد مهمي در عمليات کربلاي 4 شد، قرار بود بعد از شکسته شدن خط با لباس مبدل ارتش عراق به عمق بصره بروند که متأسفانه خط شکسته نشد و نيروها ماندند. بعد در کربلاي 5 به صورت تيپ وارد عمليات شدند و در سختترين نقطه در منطقه صالحيه که از سه طرف تير ميخوردند، قرار گرفتند و شهيد دقايقي فرماندهشان نيز در آنجا شهيد شد.
* تيپ جنگهاي نامنظم را با نام «امام خميني» در داخل عراق داشتيم
وي تصريح کرد: بعد از آن که من توفيق پيدا کردم فرمانده آنجا شوم، لشکر را گسترش داده و تبديل به 9 تيپ کرديم که همزمان در يک جبهه منظم ميجنگيديم و در منطقه هور نيز خط دست اين سپاه بود و همزمان نيز داخل عراق يک تيپ جنگهاي نامنظم به عنوان تيپ امام خميني داشتيم، به اضافه اينکه اين تيپ يک خط پدافندي هم داشت.
* سپاه بدر اولين گروهي بود که در مرصاد جلوي منافقين را گرفت
رئيس سازمان بسيج همچنين اظهار داشت: اين سپاه در عمليات مرصاد هم در جنوب درگير شد و اولين گروهي بود که به منافقين رسيد. در سالهاي بعد از جنگ هم سرداران دانايي و قرباني بعد از من فرمانده اين تيپ شدند در نهايت فرماندهي هم به خودشان سپرده و آيتالله حکيم فرمانده شد و الان هم در داخل عراق در ثبات امنيت نقشآفريني ميکنند.
* يکي از مشکلات عمده، رفاقتها و نسبتها بين برخي مسئولان با مرتکبان مفاسد است
نقدي در بخش ديگري از اين گفتگو با اشاره به موضوع فساد اقتصادي گفت: آن موقع در جبههها جو خاصي حاکم بود ولي پشت جبهه هم کساني بودند که مثلاً احتکار ميکردند. اين مشکلات وجود داشت. در تهران سال 60 برخي روزها تا 40 شهيد در مبارزه با منافقين ميداديم منتها جهاد اکبر بسيار سختتر از جهاد اصغر است.
وي افزود: اينجا آدم هر لحظه درگير آزمايشات سختي است و مبارزه با فريب دشمن هم بسيار پيچيده است. جريان غالب و حاکم بر دنيا يک جريان فاسدي است که از فساد اخلاقي، اقتصادي و بيانضباطي حمايت ميکند که ما داريم در داخل اين جريان بزرگي که در دنيا به راه افتاده، خلاف جريان آب شنا ميکنيم، لذا وقتي در داخل ميخواهيم با اين مفاسد مقابله کنيم جريان غالب در دنيا از اين مسائل حمايتهاي مختلف مانند حمايت رواني، حمايت سازماندهي و تشکيلاتي انجام ميدهد که اين مقداري کار را سخت ميکند. رئيس سازمان بسيج تصريح کرد: شما اينجا ميخواهيد با فساد اقتصادي و قاچاق مبارزه کنيد، اگر اصول اين مبارزه حتي ذرهاي رعايت نشود ناامني در اقتصاد به وجود آمده و سرمايهها از کشور خارج ميشود، چراکه اين امر توسط تلقين از سوي اين جريان حاکم دامن زده ميشود و لذا کار آساني است.
نقدي تاکيد کرد: يکي از مشکلات عمده ديگر مسئله رفاقتها و نسبتها چه از نوع رفاقتهاي فاميلي و چه نسبتهاي حزبي و تشکيلاتي است که بين برخي از مسئولان با مرتکبان مفاسد اقتصادي وجود دارد. يک مسئله هم ضعف مديريتهاست، يعني مدير موقعيت خود را نميداند و با قوانيني که در حمايت از او وجود دارد آشنا نيست يا ترس از استفاده از اين قوانين دارد. اينها در کنار هم صفي را مقابل مبارزه با فساد تشکيل ميدهند که مبارزه با فساد اقتصادي را مشکل ميکند.
* گفتيم بايد بدون قوه قضائيه قاچاق کالا را کنترل کنيم
وي ادامه داد: زمان حضور من در ستاد مبارزه با قاچاق کالا اتفاقات خوبي افتاد که در آن زمان يکي، دو ميليارد دلار از قاچاق سوخت کاهش پيدا کرد. پيش از اين همواره قوه قضائيه را زير سؤال ميبردند که با افراد دستگير شده در اين زمينه برخورد قاطع نميشود ولي ما گفتيم بايد بدون قوه قضائيه قاچاق کالا را کنترل کنيم. بعد اختيارات دولت را در اين زمينه جمعآوري کرديم و بر اساس آن آئيننامهاي نوشتيم که به تأييد همه کارشناسان اقتصادي رسيد و معاون اول رئيسجمهور آقاي دکتر داوودي نيز بر آن صحه گذاشتند ولي در نهايت به تصويب رئيسجمهور نرسيد و عملياتي نشد.
* دولت خيلي ساده ميتواند دامنه قاچاق را کاهش دهد ولي اين اراده وجود ندارد
نقدي تصريح کرد: همين دولت هم ميتواند اين آئيننامه را اعمال کند و خيلي ساده ميتوان دامنه قاچاق را کاهش داد، ولي اين اراده وجود ندارد. همين بحث شفافسازي که امروز در جامعه مطرح است چرا برخي نميخواهند اين شفافسازي در اقتصاد انجام شود در حالي که راه نجات اقتصاد کشور ما همين شفافسازي است که در اين صورت حداقل درآمد مالياتي کشور سه برابر شده و بينياز از فروش نفت ميشويم. درآمد گمرکي پنج برابر افزايش مييابد.
* اراده در داخل دولت براي مديريت مسائل اقتصادي يک اصل است
رئيس سازمان بسيج تاکيد کرد: در حال حاضر حتي عدهاي اجازه نميدهند اين قانون شفافسازي اطلاعات هم تصويب شود. الان در اروپا يک کيف اسکناس را اگر با خود حمل کنيد، پليس بعد از حداکثر چند ساعت سراغ شما ميآيد و سؤال ميشود که اين پول از کجا آمده است. اين جوري همه چيز شفاف است. مبارزه با فساد اقتصادي با روشهاي انتظامي اتفاق نميافتد، اراده در داخل دولت براي مديريت مسائل اقتصادي يک اصل است و ميتواند مانع از بسياري فسادها شود.
وي افزود: الان قوه قضائيه ميگويد چگونه بانکها 60 هزار ميليارد تومان معوقات دارند و حتي در اين زمينه شکايت هم از افراد نميکنند، در حالي که ميتواند نظام بانکي تبادل اطلاعات داشته باشد تا شخصي از چندين بانک تسهيلات دريافت نکند. ميتوانند براي دريافت تسهيلاتي از يک ميزان بيشتر کميسيوني پيشبيني کنند تا صلاحيت فرد براي دريافت اين ميزان تسهيلات بررسي شود. چگونه ميشود يک مدير بانک به تنهايي براي ارائه وام 100 ميليارد توماني تصميم بگيرد؟
* هيچکس نميتواند از اقدامات بسيج گزارش کار دهد
نقدي در بخش ديگري از سخنانش در مورد فعاليتهاي فرهنگي بسيج اظهار داشت: امروز بسيج در يک گستره عظيمي که هيچکس را توان جمعآوري آمار آن نيست، در حال انجام کار فرهنگي است. کسي نميتواند گزارش کار دهد که بسيج چه عملکردي دارد.
وي افزود: بسيجيان در همه محلات و صنوف و اقشار و پايگاهها به صورت خودجوش در محيط خود نورافشاني کرده و مشغول انجام کارهاي فرهنگي از ارتباط با خانواده شهدا و برگزاري يادوارهها گرفته تا اردوهاي جهادي هستند. نزديکترين جا به جبهه که حس و حال جبهه را برايم تداعي کرده همين اردوهاي جهادي است. همان رفاقتها، اخلاص، معنويت، انس با قرآن، نماز شب و فداکاري براي هم را در اينجا هم ميبينيد. اين کاري است که شکل گرفته و در تمام گستره کشور بچهها تلاش ميکنند و شب و روز فعاليت دارند. رئيس سازمان بسيج تاکيد کرد: مثلاً بسيجيان به درمان يک معتاد کمک ميکنند يا يک فريبخورده سياسي را نجات ميدهند که نميشود اين اقدامات را مطرح کرد. اين اقدامات بسيج در جاهايي جلوههاي بزرگ پيدا کرده و رسانهاي ميشود که همه واقعيت اقدامات بسيج نيست. هر ساله يک تا دو کنگره استاني شهدا داريم که صرفاً اجلاس و انجام سخنراني نيست بلکه اين کنگره مجموعهاي از فعاليتهايي مانند توليد دهها مستند، ضبط سرودهاي مختلف، چاپ کتاب، توليد فيلم و جمعآوري و ذخيره آثار بسياري از شهداست. در واقع مجموعهاي از صدها يادواره برگزار ميشود. هر سال يک تا دو کنگره برگزار ميشد که امسال به پنج کنگره در ابعاد بسيار گسترده افزايش مييابد.
انتهاي پيام/